سفر حج و اهیمت رفتار صحیح در این سفر
از جمله کارهایی که در آموزههای دینی بر آن تأکید شده، هدیه دادن به
دیگران است؛ البته یادآوری این مسئله ضروری است که هدیه در متون دینی
مفهومی وسیعتر از هدایای مادی دارد و شامل هدایای معنوی نیز میگردد. از
جمله این هدایا، هدایایی است که مسافران از سفرهای زیارتی برای اقوام و
فامیل و آشنایان میآورند. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده
است؛ هدیه از سفر حج جزو مخارج حج محسوب میشود: «عَنْ أَبِی عَبْدِ
اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: الْهَدِیَّةُ مِنْ نَفَقَةِ الْحَجِ».
(کافی، ج 4، ص 2) بنابر این، آوردن هدیه از هر مسافرتی بویژه سفر حج مستحب
است(نه واجب). البته آن چیزی که در این هدایا باید مورد توجه ویژه باشد،
رعایت اعتدال و پرهیز از اسراف و تجملات، و دوری از چشم و هم چشمی است.
اهمیت توجه به سفر حج گاهی آنقدر درگیر مسائل حاشیهای میشویم که اصل مطلب را از یاد میبریم. حکایت حج تمتع و حتی حج عمر و خرید فیش حج
همین است. شوق و شور سفر، تهیه لوازم ضروری، تهیه لیست سوغاتی، رفت و آمد
به کلاسهای اعمال حج، همه و همه به قدری ذهنمان را مشغول میکند که
اصلاً فراموش میکنیم که برای چه به این سفر میرویم. تصور میکنیم که
میدانیم به کجا میرویم و برای چه کاری. اما واقعاً میدانیم؟ توقع
صاحبخانه و میزبان را میدانیم؟ شاید شوق و شور دیدن اسممان بر روی
پلاکاردهای استقبال کنندهها و بر روی پارچه نویسی ها، بیشتر از اصل سفر
حواسمان را پرت کرده باشد. اما ویژگیهای حج مورد قبول چیست؟ کدامیک از
افرادی که از حج تمتع بازمی گردند، واقعاً حاجی شدند؟
ویژگیهای حج مقبول چیست؟ حتماً فراوان شنیدهاید که بهترین زائران خانه
خدا وقتی به میقات میرسیدهاند، با سختی لبیک میگفتند. آنجا معمولاً حجاج
یک فکر دارند و آن اینکه به عجله لباس احرام بپوشند، لبیک بگویند و به
اتوبوسهایشان برگردند و به سمت مکه حرکت کنند. ولی فراوان در تاریخ داریم
که یک گروه از زائران خانه خدا بودهاند که آخرین نفری بودند که لبیک
میگفتند. در میقات تکلیف یک عمرمان را مشخص میکنیم. اگر بتوانیم به نوعی
در میقات محرم شویم که واقعاً باور کنیم که لبیک ما جواب داده شده، این
بهترین حج خواهد بود
این قصه درباره امام سجاد(علیه السلام) و امام صادق(علیه السلام) نقل شده
است. وقتی میخواستند لبیک بگویند، صدا در لگویشان میماند. یک کسی در خدمت
امام بود. به ایشان گفت، آقا ما باید بالاخره از این مسیر عبور کنیم.
بدون لبیک که نمیشود. شما لبیک را بگویید که از اینجا عبور کنیم. حضرت
فرمودند که میترسم. میترسم بگویم لبیک و جواب بیاید که لا لبیک. من فکر
میکنم هر زائری باید یادش باشد که بهترین زائران خانه خدا در میقات، با
سختی لبیک میگفتند، نگران بودند. چون میدانید حج و میقات مثل شب قدر
میماند. فقط یک تفاوت دارد. من بارها به زائران در میقات عرض کردهام.
تفاوتش این است که در شب قدر ما تکلیف یک سالمان را مشخص میکنیم. اما در
میقات تکلیف یک عمرمان را مشخص میکنیم. اگر بتوانیم به نوعی در میقات
محرم شویم که واقعاً باور کنیم که لبیک ما جواب داده شده، این بهترین حج
خواهد بود.
در همینحال دامنه این تصمیم دولت و این واکنشهای مردمی نسبت به موضوع،
بازار همیشه فعال و پررونقی را که سالهاست در زمینه خرید و فروش فیش حج
فعالیت میکند نیز تحتتأثیر شدید قرار داده است.حاجمحمدی یکی از فعالان
بازار خرید و فروش حج که تبلیغاتش همراه با شماره تلفن، هم در سطح
خیابانهای شهر توزیع شده و هم در چند سایت ویژه این کار، در این رابطه به
«شرق» میگوید: «الان بازار بهشدت راکد شده و خرید وفروش اصلا انجام نمیشود،
در چنین شرایطی به عنوان مثال من اگر بخواهم از کسی فیش عمره بخرم، ریسک
کردهام، بازار راکد شده و همه منتظر هستند تا روز شنبه هفته بعد ببینند
تکلیف چه میشود. شاید مشکل حل شود.»
یک آگهیدهنده دیگر به نام خانم توکلی که در آگهی خود نوشته است باسابقهترین
خریدار و فروشنده فیش عمره و تمتع نیز چنین نظری دارد: «فیشی که تا قبل
از لغو حج تا بالای دومیلیونتومان خرید و فروش میشد الان به یکمیلیونو ٥٠٠
هزار هم رسیده است. همه برای فروش زنگ میزنند. کسی خریدار نیست مگر کسانی
که کارشان خریدوفروش است، آنها هم با ریسک میخرند به امید اینکه در
روزهای آینده این ممنوعیت برداشته شود.»
آقای رومیانی مدیر یک دفتر خدماتی و زیارتی فیش حج عمره و تمتع به نام
آفتاب نیز درباره وضعیت بازار به «شرق» اینگونه میگوید: «کاهش درخواست برای
سفر حج عمره تنها به لغو سفر توسط دولت مربوط نیست، در روزهای قبل هم
برخی به خاطر همین حس ناسیونالیستی، رفتنشان را لغو کردند با این استدلال
که با شرایطی که پیش آمده علاقهای به رفتن به سفر حج ندارند و فیش خود را
برای فروش گذاشتهاند. اما برخی هم هنوز دوست دارند به این سفر بروند؛ ولی
خب، ممنوعیت و لغو سفر این امکان را از آنها گرفته است.»
سفر معنوی حج, از جهاتی شبیه سفر مرگ و ورود بر بساط قرب خداوند است.
در آوردن لباس معمول و پوشیدن دو قطعه ساده لباس سفید و دور کردن زیور ها و
تعلقات و دلبستگی و جدا شدن از خانواده و فامیل و همه عزیزان, یادآور سفر
مرگ و لقاء الله است. در واقع قطع امید از بازگشت به معنای قطع رابطه با
دلبستگی ها و وابستگی ها و اموری است که انسان را اسیر و گرفتار خود می
سازد و بال پرواز و عروج معنوی و روحی او را می شکند.
پس سفر حج, تمرین برای سفر مرگ و آماده شدن برای حضور در محضر حق تعالی
است. سفرحج به معنای بریدن از همه چیز و پیوستن به خداوند است. سفرحج,
مبازره با روز مرگ و بیرون آمدن از لاک عادت ها و خودبینی و خودپرستی است.
اگر سفر روحانی حج را با قطع امید به بازگشت آغاز نمائیم, دیگر دل مشغولی و
نگرانی نسبت به آنچه ترک کرده ایم و در وطن و خانه و محل کار جا گذاشته
برای ما به وجود نمی آید و همه توجه ما به حج و اعمال آن و اسرار آن است.فروتنی در برابر عظمت خداوند و اعتراف به عزت او انسان به دلیل بهرهمندی از مواهب فراوان زندگی و سرگرمی با زن و فرزند، اموال و مقامات مناصبِ دنیایی، از هویتِ واقعی خود غافل شده و ابراز استغنا و استکبار میکند. خداوند متعال با تشریع بسیاری از عبادات و مناسک، به ویژه فریضه بزرگ حج، به تربیت انسان میپردازد و او را با مناسک و عباداتی که حاوی نشانههای تواضع و فروتنی است، پرورش میدهد. اعمالی مانند احرام و کندن تمام لباس و زر و زیور قناعت کردن به دو تکه پارچه احرام، طواف خانه خدا، سعی و صفا و مروه و وقوف در بیابان عرفات، مشعر و منا و تراشیدن موی سر و ذبح قربانی و ... همه و همه آموزنده تواضع و فروتنی در برابر عظمت پروردگارند و به راستی بتهای غرور و تکبر و نخوت را در درون کعبه جان انسان در هم میشکند. به همین دلیل امام علی (علیه السلام) میفرمایند: " ... وَ جَعَلَهُ سُبْحَانَهُ عَلَامَةً لِتَوَاضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ وَ إِذْعَانِهِمْ لِعِزَّتِهِ ... ".1 " ... خداوند سبحان، حج را علامت فروتنی آنها در برابر عظمتش و نشانهای از اعترافشان برای عزتش قرار داد ... ".
نگاه ما رو به جلو است که رو به عقب و پشت سر, بنابراین چیزی از امور مادی و
مسائل معمولی زندگی, فکر و ذهن ما را آشفته نمی سازد و همه وجود ما یا حق
و توجه به حضور او در همه صحنه ها و امکان و شاهد شریف حج و مناسک آن
برگردد. هدف قطع وابستگی به دنیا و کم کردن تعلقات و تقویت یاد خدا و توجه
به اوست و عبادتی مانند حج و عمره به بهترین و عالی ترین وجه تامین کننده
این هدف است.
بالاترین لذت و کمال در بریدن از غیر خداوند و توجه کامل به او است. موضوعی
که آرزوی اولیای الهی و بندگان خاص خداوند است. چنانچه امیرالمومنان علی
علیه السلام و فرزندان گرامی او در مناجات شعبانیه این آرزو را چنین ابراز
کرده و بر زبان آورده اند: «الهی هب لی کمال الانقطاع الیک؛ خدای من
نهایت بریدن از غیر خود و پیوستن به خودت را روزی ام کن». هم خیرات و
برکات و لذت ها کمالات در بریدن از غیر خداوند و پیوستن به او این است که
این امر دارای مراتب بسیاری است و مرتبه کامل آن از آن معصومین (علیهم
السلام) به ویژه محمد و آل محمد (علیهم السلام) می باشد و سفر حج زمینه
ساز چنین گسستن و چنان پیوستنی است.
امام علی (علیه السلام) در بیانی بسیار زیبا و دلنشین فلسفه وجوب این دشواریها را اینگونه بیان میدارند: "آیا مشاهده نمىکنید که همانا خداوند سبحان، انسانهاى پیشین از آدم (علیه السّلام) تا آیندگان این جهان را با سنگهایى در مکّه آزمایش کرد که نه زیان مىرسانند، و نه نفعى دارند، نه مىبینند، و نه مىشنوند؟ این سنگها را خانه محترم خود قرار داده و آن را عامل پایدارى مردم گردانید. سپس کعبه را در سنگلاخترین مکانها، بىگیاهترین زمینها، و کم فاصلهترین درّهها، در میان کوههاى خشن، سنگریزههاى فراوان، و چشمههاى کم آب، و آبادىهاى از هم دور قرار داد، که نه شتر، نه اسب و گاو و گوسفند، هیچ کدام در آن سرزمین آسایش ندارند.سپس آدم (علیه السلام) و فرزندانش را فرمان داد که به سوى کعبه برگردند، و آن را مرکز اجتماع و سر منزل مقصود و باراندازشان گردانند، تا مردم با عشق قلبها، به سرعت از میان فلات و دشتهاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّههاى عمیق، و جزایر از هم پراکنده دریاها به مکّه روى آورند، شانه هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد کعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، و جهت حج در اطراف خانه طواف کنند، و با موهاى آشفته، و بدنهاى پر گرد و غبار در حرکت باشند. لباسهاى خود را که نشانه شخصیّت هر فرد است درآورند، و با اصلاح نکردن موهاى سر، قیافه خود را تغییر دهند، که آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمایشى آشکار است براى پاکسازى و خالص شدن، که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.اگر خداوند خانه محترمش، و مکانهاى انجام مراسم حج را، در میان باغها و نهرها، و سرزمینهاى سبز و هموار، و پردرخت و میوه، مناطقى آباد و داراى خانهها و کاخهاى بسیار، و آبادىهاى به هم پیوسته، در میان گندمزارها و باغات خرّم و پر از گل و گیاه، داراى مناظرى زیبا و پر آب، در وسط باغستانى شادى آفرین، و جادّههاى آباد قرار مىداد، به همان اندازه که آزمایش ساده بود، پاداش نیز سبکتر مىشد. اگر پایهها و بنیان کعبه، و سنگهایى که در ساختمان آن به کار رفته از زمرّد سبز، و یاقوت سرخ، و داراى نور و روشنایى بود، دلها دیرتر به شک و تردید مىرسیدند، و تلاش شیطان بر قلبها کمتر اثر مىگذاشت، و وسوسههاى پنهانى او در مردم کارگر نبود. در صورتى که خداوند بندگان خود را با انواع سختىها مىآزماید، و با مشکلات زیاد به عبادت مىخواند، و به اقسام گرفتارىها مبتلا مىسازد، تا کبر و خودپسندى را از دلهایشان خارج کند، و به جاى آن فروتنى آورد، و درهاى فضل و رحمتش را به رویشان بگشاید، و وسایل عفو و بخشش را به آسانى در اختیارشان گذارد".